امروز خانم مینو آمدن وبلاگم و از من خواستند بنویسم.
راستش امروز یکی از شلوغترین روزهای زندگیم هست، با این حال دلم نیامد ننویسم.
دیروز
برای اولین بار به یکی از استادهای دوران کارشناسی که الان مقیم کاناداست و اونجا
تدریس میکنه، پیام دادم و روز معلم را تبریک گفتم. اون لحظه یادم آمد که ترم آخر
که با ایشان کلاس داشتیم دفتر خاطراتم را دادم برام یادداشتی بنویسند.
اون موقع بهم گفت: که فکر نکنم اینو نگه داری!
عکس اون یادداشت را براشون فرستادم و اون خاطره را یادآوری کردم.
بلافاصله اون عکس را تو کانال تلگرامش گذاشت. این کار استادم خیلی خوشحالم کرد.
درباره این سایت