ماهها بود که دردی خفیفی اذیتم می‌کرد. جدی نگرفتم. تا آخرش رفتم سونوگرافی دادم. دکتر گفت باید جراحی کنی. گفتم نه!

گفت تحصیلکرده هستی و خودت بهتر می دونی مشکلت دارو نداره.

گفتم: چند ماه مهلت دارم؟

گفت: شش ماه

الان میخوام با طب سنتی درمان کنم. ریسکش را پذیرفتم میخوام شکستش بدم.

مهم اینه که الان تحت هر شرایطی من حال روحیم خوبه. سر کار میرم و مثل همیشه میخندم و دو روزه هیج دردی احساس نمی‌کنم. هر چند مهم ترین برنامه زندگیم را برای مدتی عقب انداخت اما من پیروز میشم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جزوات کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث چونه ی چالدار Lisa تولید کننده شرینک های پی وی سی Pete حمید سکوریتی دانشگاه آنلاین